به یاد شهدا و مفقودین خط پدافندی شلمچه 67
دانشنامه دفاع مقدس »
ما براه پاک قرآنجان به جانان دادهایم تا بمانددین حق گلهای خندان دادهایم چهره های دلربا بهتر زخوبان داده ایم ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم پاک مردانی دلاور هرچه افزون با صفا شیرمردان شجاعت بهر دشمن ها بلا ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم نوجوانانی چنان زردشت و زارع زاهدی همچوموسیپور و مولازاده هریک عابدی ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم چون عنایت اللهی آزاده و نیکو نهاد...
دانشنامه دفاع مقدس »
ما براه پاک قرآنجان به جانان دادهایم تا بمانددین حق گلهای خندان دادهایم چهره های دلربا بهتر زخوبان داده ایم ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم پاک مردانی دلاور هرچه افزون با صفا شیرمردان شجاعت بهر دشمن ها بلا ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم نوجوانانی چنان زردشت و زارع زاهدی همچوموسیپور و مولازاده هریک عابدی ما براه پاک قرآن جان به جانان داده ایم چون عنایت اللهی آزاده و نیکو نهاد...
پس از عملیات والفجر هشت از زبان دکتر حمید رضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
دکتر حمید رضا جمشیدی که سالها در پست معاونت بهداری رزمی جنوب به مجروحان عزیز جنگ خدمات شایانی نموده و در عملیات والفجر 8 مسئولیت بیمارستان فاطمه الزهرا(س) که تنها بیمارستان پشت خط عملیات مزبور بود را بعهده داشته در مورد عملیات شب 27/11/1364 میگوید:(2-P2-HAMID JAMSHIDI-3) پس از مرحله اول عملیات که شب 21/11/1364 انجام شد، شنیدم که بچهها قرار است در عملیات دیگری شرکت کنند. مدتی گذشت دیدم از مجروحین این عملیات خبری نشد. معمولاَ هر عملیاتی که...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
دکتر حمید رضا جمشیدی که سالها در پست معاونت بهداری رزمی جنوب به مجروحان عزیز جنگ خدمات شایانی نموده و در عملیات والفجر 8 مسئولیت بیمارستان فاطمه الزهرا(س) که تنها بیمارستان پشت خط عملیات مزبور بود را بعهده داشته در مورد عملیات شب 27/11/1364 میگوید:(2-P2-HAMID JAMSHIDI-3) پس از مرحله اول عملیات که شب 21/11/1364 انجام شد، شنیدم که بچهها قرار است در عملیات دیگری شرکت کنند. مدتی گذشت دیدم از مجروحین این عملیات خبری نشد. معمولاَ هر عملیاتی که...
دوست ندارم الآن خورده ام
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب در تپه کدو و در منطقه حاج عمران عراق، آقای جواد مبین پاس بخش بود. دو نفر از برادران اهل گناوه هم نگهبان بودند. آقای مبین رفته بود به آنها سرکشی کند. این دو نفر سرما خورده بودند. از جیبشان دستمال کاغذی بیرون آورده بودند تا استفاده کنند. آنها برای مزاح به آقای مبین تعارف کرده بودند که شما نمی خواهید آقای مبین در تاریکی فکر کرده بود ، بیسکویت است گفته بود خیلی ممنون دوست...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب در تپه کدو و در منطقه حاج عمران عراق، آقای جواد مبین پاس بخش بود. دو نفر از برادران اهل گناوه هم نگهبان بودند. آقای مبین رفته بود به آنها سرکشی کند. این دو نفر سرما خورده بودند. از جیبشان دستمال کاغذی بیرون آورده بودند تا استفاده کنند. آنها برای مزاح به آقای مبین تعارف کرده بودند که شما نمی خواهید آقای مبین در تاریکی فکر کرده بود ، بیسکویت است گفته بود خیلی ممنون دوست...
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی میزدند. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام میکند. بلافاصله ماسک خود را بیرون آورده و روی پوزه قاطر میبندد، همراهان او علت را سئوال میکنند، در پاسخ میگوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند غذا ها را...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
نتایج عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
- در این عملیات بیش از 23 یکان دشمن از 20% تا 100% منهدم شد. مانند تیپ 56 زرهی دشمن که 100% منهدم شد. - 150 دستگاه تانک و نفربر و 200 دستگاه خودروی دشمن منهدم گردید. - 1140 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند. که تعدادی از آنها مصری، سودانی، مراکشی و سومالیایی بودند. - مجموعاً 1180 کیلومتر از زمینهای منطقه آزاد شد که به ترتیب 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر و 40 کیلومتر مربع...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
- در این عملیات بیش از 23 یکان دشمن از 20% تا 100% منهدم شد. مانند تیپ 56 زرهی دشمن که 100% منهدم شد. - 150 دستگاه تانک و نفربر و 200 دستگاه خودروی دشمن منهدم گردید. - 1140 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند. که تعدادی از آنها مصری، سودانی، مراکشی و سومالیایی بودند. - مجموعاً 1180 کیلومتر از زمینهای منطقه آزاد شد که به ترتیب 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر و 40 کیلومتر مربع...
من کار توی مشتم است
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا میشد و سر من را اصلاح می کرد، خوب بود. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح میکنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر میکرد باعث شد تا قیافه آن...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط پدافندی فاو، یکی از برادران که موهای سرش بلند شده بود گفت: اگر کسی پیدا میشد و سر من را اصلاح می کرد، خوب بود. شهید اکبر میرزاده که در آنجا حضور داشت بلافاصله گفت: "من کار تو مشتم است[1] " و اصلاح میکنم. خلاصه آنکه وی آن برادر را نشاند و شروع به اصلاح موهایش کرد. اما چون برای اولین بار بود که آن شهید اقدام به اصلاح سر میکرد باعث شد تا قیافه آن...
نتایج عملیات والفجر دو
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر دو »
عملیات حاج عمران (والفجر 2 ) با آزاد سازی 200 کیلومتر مربع از خاک دشمن و تسلط بر قسمتی از ارتفاعات منطقه، به پایان رسید. طی این عملیات، مناطق زیر به تصرف نیروهای خودی درآمد: - پاسگاه مرزی تموچین عراق. - پادگان حاج عمران. - گمرک مرزی. - سلسله ارتفاعات "کلو". - ارتفاعات "گردمند" سرسول، آزادی، سلمان، شیوه کارتا، بردزرد. - روستاهای زینو ( ممی خلان )، رایات، شیوش، خوارو، میوتان بالا و میوتان پایین.1...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر دو »
عملیات حاج عمران (والفجر 2 ) با آزاد سازی 200 کیلومتر مربع از خاک دشمن و تسلط بر قسمتی از ارتفاعات منطقه، به پایان رسید. طی این عملیات، مناطق زیر به تصرف نیروهای خودی درآمد: - پاسگاه مرزی تموچین عراق. - پادگان حاج عمران. - گمرک مرزی. - سلسله ارتفاعات "کلو". - ارتفاعات "گردمند" سرسول، آزادی، سلمان، شیوه کارتا، بردزرد. - روستاهای زینو ( ممی خلان )، رایات، شیوش، خوارو، میوتان بالا و میوتان پایین.1...
کلیات عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
این عملیات در تاریخ 21/12/1361، ساعت 11 شب و با رمز «بسماللهالرحمن الرحیم ، یا الله ، یا الله ، یا الله و انصرنا علی القوم الکافرین ، یا محمد (ص) یا امیرالمؤمنین، یا فاطمه الزهرا... با توکل بر خدا به پیش» . در شمال غربی ارتفاعات حمرین تا فکه به اجرا گذاشته شد. هدف اصلی این عملیات حمله به کوههای حمرین و تصرف کامل آنها بود تا دشمن در دشت قرار گرفته و مقدمات پیشروی به عمق...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
این عملیات در تاریخ 21/12/1361، ساعت 11 شب و با رمز «بسماللهالرحمن الرحیم ، یا الله ، یا الله ، یا الله و انصرنا علی القوم الکافرین ، یا محمد (ص) یا امیرالمؤمنین، یا فاطمه الزهرا... با توکل بر خدا به پیش» . در شمال غربی ارتفاعات حمرین تا فکه به اجرا گذاشته شد. هدف اصلی این عملیات حمله به کوههای حمرین و تصرف کامل آنها بود تا دشمن در دشت قرار گرفته و مقدمات پیشروی به عمق...
جریان کشتی به گل نشسته
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یک کشتی متعلق به کشور چین، در اوایل جنگ در دهانه اروند، در زمان شروع جنگ، مورد اصابت قرار گرفته و همانجا هم به گل مینشیند. بار این کشتی "جو" بود. عراقیها در طی جنگ در برخی اوقات به عنوان سنگر کمین از آن استفاده میکردند. آقای کاظم رضایی پس از شرح جریان شهادت شهید سرافراز میگوید:(1-REZAYEE-9) وقتی ما کنار اروند رسیدیم. دو نفر از بچههای کازرون گفتند ما می خواهیم به عقب برویم. من هرچه گفتم نمی توانید...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یک کشتی متعلق به کشور چین، در اوایل جنگ در دهانه اروند، در زمان شروع جنگ، مورد اصابت قرار گرفته و همانجا هم به گل مینشیند. بار این کشتی "جو" بود. عراقیها در طی جنگ در برخی اوقات به عنوان سنگر کمین از آن استفاده میکردند. آقای کاظم رضایی پس از شرح جریان شهادت شهید سرافراز میگوید:(1-REZAYEE-9) وقتی ما کنار اروند رسیدیم. دو نفر از بچههای کازرون گفتند ما می خواهیم به عقب برویم. من هرچه گفتم نمی توانید...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96
97
98 99 100 101 بعدي